موکل دیروز، دشمن امروز

موکل دیروز دشمن امروز
موکل دیروز دشمن امروز

در حرفه‌ای که جوهر قلمش بر استخوان رنج دیگران می‌نشیند، وکالت، صرفاً یک شغل نیست؛ تعهدی است به عدالت، با همه‌ی ابهام‌ها، خطرها و مسئولیت‌هایش.

اما در همین حرفه‌ی شریف، گاه با پدیده‌ای روبه‌رو می‌شویم که نه در کتب فقه، نه در آئین‌نامه‌ها و نه حتی در بندهای موکد قراردادها جایی ندارد؛

موکل دیروز، دشمن امروز.

از منظر قانون، رابطه‌ی وکیل و موکل، رابطه‌ای قراردادی است؛

اما از منظر واقعیت، اغلب این رابطه، آمیخته‌ای‌ست از اعتماد، امید، نیاز، سوءتفاهم و گاه… مطالبه‌ای ناممکن.

وکلا از میان حجم انبوه پرونده‌ها، همیشه چند نام را با خود حمل می‌کنند. نام‌هایی که نه به‌دلیل پیچیدگی حقوقی، بلکه به‌خاطر تلخی تجربه‌ای که در خود داشتند، ماندگار شده‌اند.

 

چرا موکل، دشمن می‌شود؟

برخلاف تصور عموم، آن‌چه موکل را به دشمن بدل می‌کند، اغلب نه شکست در دعواست، نه ضعف در دفاع.

بلکه نافهمی نسبت به جایگاه وکیل، انتظار غیرواقع‌بینانه، فشار اطرافیان، و گاه افسون پول و قدرت است.

موکلانی را دیده‌ام که پس از پیروزی در یک دعوای پیچیده، چون نتیجه را از آنِ خود می‌دانستند، نقش وکیل را تا سطح «یک مشاور ساده» تقلیل دادند. و دیگرانی که چون شکست، بیش از ظرفیت‌شان بود، تمام خشم و ناکامی خود را بر وکیل افکندند.

گاهی، خصومت موکل با وکیل، نه بر پایه‌ی واقعیت، بلکه بر اساس تصورات خیالی، تلقین‌های بیرونی و یا حُبّ دنیا شکل می‌گیرد.

و اینجاست که حرفه‌ی وکالت، دیگر تنها میدان دفاع از دیگران نیست؛ بلکه باید گاه، دفاع از خود را نیز بیاموزد.

 

این تلخی از کجا می‌آید؟

ما وکلا، اغلب با عجله‌ی موکلان، با اضطرارشان برای قرارداد بستن، و با نیاز فوری‌شان به حمایت، مواجه‌ایم.

اما کمتر پیش آمده که ما نیز از آنان، برگه‌ای از صداقت، سطرهایی از انصاف، و امضایی از تعهد طلب کنیم.

ما متنی می‌نویسیم، آن‌ها امضا می‌کنند. ما استراتژی می‌چینیم، آنان با تردید نگاه می‌کنند.

و در نهایت، اگر بُرد، آن‌ها قهرمان‌اند؛ اگر باخت، ما مقصریم.

این سرنوشتِ محتملِ حرفه ماست، اگر به‌موقع، با عقل و نه فقط با قلب، روابط را مدیریت نکنیم.

 

چند توصیه از دلِ تجربه، به وکلای جوان‌تر:

  1. قرارداد وکالت، فقط عدد و درصد نیست؛ سند دفاع از شأن شماست. شفاف، دقیق و کامل بنویسید.
  2. هیچ پرونده‌ای را از روی دلسوزی افراطی نپذیرید. موکل امروز، فردا ممکن است علیه‌تان در کانون شکایت کند.
  3. رابطه وکیل و موکل، رابطه‌ی اعتماد است، نه رابطه‌ی مالک و ملک. مراقب باشید تصرف غیرمجاز عاطفی در شخصیت شما صورت نگیرد.
  4. وقتی از شما «نتیجه» می‌خواهند، به آن‌ها «روند قانونی» را بدهید؛ وگرنه، فردا نتیجه‌ را با ادعای تخلف مطالبه می‌کنند.
  5. موکلان، گاه دروغ می‌گویند؛ گاه واقعیت را پنهان می‌کنند؛ و گاه خود، نمی‌دانند چه می‌خواهند. گوش شنوا داشته باشید، اما چشم بسته نه.

 

و در پایان…

من،  امیرحسین بحرینی، به‌عنوان یک وکیل، هرگز به‌دنبال ساختن دشمن از دل موکلانم نبوده‌ام.

اما آموخته‌ام که در حرفه‌ی ما، گاه باید از خود نیز، همچون از موکل، محافظت کرد.

موکل دیروز، اگر امروز دشمن شده، شاید ما هم در آن سهمی داریم؛

یا با اعتماد بیش از حد، یا با نادیده گرفتن نشانه‌ها، یا با تکیه بر احساس، به‌جای قرارداد.

در جهانی که مرز دوست و دشمن هر روز در حال جابه‌جایی است، وکلا باید خود را با خِرَد، زبان حقوق، و چشم تیزبینِ تجربه تجهیز کنند.

که عدالت، بی‌پناه نماند؛ و وکالت، بی‌زره. 

 

موکل دیروز دشمن امروز

نویسنده: دکتر امیرحسین بحرینی

وکیل دادگستری

 

اگر به دنبال اطلاعات بیشتری در خصوص قوانین هستید، می‌توانید به بخش‌های دیگر سایت ما مراجعه کرده و اطلاعات کامل‌تری را دریافت کنید.

برای مطالعه مقالات حقوقی سایت مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در اینجا را کلیک کنید.

برای ورود به درگاه ملی قوه قضاییه اینجا را کلیک کنید.

نوشته های مرتبط

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x